شمارش معکوس و ترسناک در کاخ سفید
تعداد بازدید : 0
مشعل خشم در دست پادشاه دیوانه است!
پس از آنکه اوباش خشونتگرای طرفدار رئیسجمهوری ترامپ هفته گذشته به ساختمان مجلس حمله کردند، نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، به درستی درباره مخاطره «یک رئیسجمهوری افسار گسیخته با قابلیت شروع یک دشمنی نظامی و دسترسی به کدهای حمله هستهای» به همکاران خود و مردم آمریکا هشدار دارد. مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش، به او و دیگران اطمینان داد که مواردی برای کنترل و جلوگیری از چنین اتفاقی وجود دارد. اما شاید اینطور نباشد!
آنطور که سی.ان.ان گزارش داد، میللی و کارمندان او گفتهاند «هیچ سناریویی» وجود ندارد که در آن یک رئیسجمهوری بتواند به طور ناگهانی تصمیم به استفاده از سلاحهای هستهای بگیرد. اما چنین چیزی حقیقت ندارد. مقامات پنتاگون بیش از اندازه به تواناییهای خود اطمینان دارند. اگر مسئله هزینه بیش از اندازه یا کمکاری باشد، آنها میگویند که همه چیز طبق برنامه بوده و مشکلی نیست. وقتی جنگ در افغانستان یک فاجعه است، آنها میگویند که امکان تغییر شرایط وجود دارد. وقتی سیاست هستهای غیراخلاقی و دیوانهوار است، آنها میگویند قانونی، ضروری و تحت کنترل است. اعضای کنگره انگیزههای زیادی برای پذیرش این اظهارات به جای به چالش کشیدن آنها دارند؛ اما این لزوماً به معنای حقیقی بودن آنها نیست.
ریچارد نیکسون میدانست فشار دادن یک دکمه توسط یک مرد دیوانه چقدر ساده است. در سال 1974 که از تلاشهای استیضاح کنگره خشمگین شده بود، قدرت خود را بر سر قانونگذاران کنگره کوبید و گفت: «میتوانم وارد دفتر خود شوم و تلفن را بردارم و 25 دقیقه بعد از آن، 70 میلیون نفر کشته شده باشند.» حق با او بود. کنفرانسهایی که با حضور دهها مقام مسئول و مشاور در بررسی مزایا و معایب استفاده از سلاح هستهای برگزار میشود، صحنههای فیلم است. تضمینهای پنتاگون هم حقیقی نیستند. چنین روند مشورتی وجود ندارد. در بهترین حالت، اگر حملهای در شرف وقوع باشد یک مشورت کوتاه در زمان تماس تلفنی ارتش با رئیسجمهوری صورت میگیرد. اما همانطور که نیکسون گفت، رئیسجمهوری در زمان دستور دادن به ارتش مجبور نیست با کسی مشورت کند. دکتر لیزبت گرانلوند از دانشگاه ام.آی.تی میگوید: «همواره فرض بر این بوده که با توجه به اهمیت این تصمیم، رئیسجمهوری با مشاوران مشورت میکند. اما هیچ الزامی وجود ندارد.» به فاصله پنج دقیقه پس از دستور رئیسجمهوری، موشکها به پرواز در میآیند و پس از به پرواز درآمدن آنها دیگر امکان لغو دستور یا تخریب موشکها وجود ندارد.
دکتر جفری لوئیس، کارشناس هستهای، توضیح میدهد: «دلیل اینکه اتفاقات تا این اندازه سریع رخ میدهند و هیچ زنجیره اضافی فرماندهی یا رأیگیری بر سر این مسئله وجود ندارد این است که کل این سیستم مبتنی بر این سناریو بنا شده که پرتاب در زمان حمله به ایالات متحده برای نمونه از سوی روسیه، انجام میشود و رئیسجمهوری زمان زیادی برای تصمیمگیری ندارد.» دکتر بروس بلر، یک افسر پیشین مسئول پرتاب هستهای به این مسئله اشاره کرد که هدف از این روند پرتاب این است که رئیسجمهوری بتواند از هر ثانیه ممکن استفاده کند: «سیستم فرماندهی به گونهای طراحی شده است که چنین استفاده سریعی از سلاح هستهای را تسهیل کند و نه اینکه مانع از آن شود.»
افسران نظامی برای زیر سؤال بردن حملات هستهای آموزش ندیدهاند. آنها هر روز برای فرمانبرداری تمرین میکنند. هارولد هرینگ، سرگرد نیروی هوایی تنها به دلیل اینکه قانونی بودن یک دستور را زیر سؤال برد، از انجام وظیفه خلع شد. او در سال 2017 گفت: «تصور کردم باید نوعی کنترل و توازن وجود داشته باشد تا یک نفر نتواند فقط به خواست خود به شلیک سلاح هستهای دستور دهد؛ اما دریافتم رئیسجمهوری میتواند به تنهایی دستور حمله را صادر کند.»
تنها کسی که میتواند مانع از «پادشاه دیوانه» شود، همان شخصیت «شاهکُش» بازی تاج و تخت است. از این رو، رئیسجمهوری منتخب جو بایدن باید پیش از هر چیزی تغییر در سیاستهای منسوخی که این سناریوی کابوسآور را امکانپذیر میکند، در رأس برنامههای خود قرار دهد.
نخست، سیاست حمله پیشگیرانه باید تغییر کند تا هرگونه دستور شلیک سلاح هستهای غیرقانونی قلمداد شود. دوم، سلاحها باید از حالت آمادهباش بالا خارج شوند تا در عرض چند دقیقه قابل شلیک نباشند و زمان بیشتری برای بررسی دستور پرتاب وجود داشته باشد. سوم، نباید رئیسجمهوری تنها قدرت تصمیمگیرنده در شروع جنگ هستهای باشد. بیثباتی رئیسجمهوری فعلی ایالات متحده جنون سیاستهای هستهای را برملا کرد. اگر این سیاستها اکنون اصلاح نشوند، شاید هرگز فرصت دوبارهای پیدا نشود.
منبع: دیپلماسی ایرانی